کد مطلب:31377
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
منظور از لقأ اللّه و فنأ اللّه را توضيح دهيد.
لقأ، در لغت به معناي رو به رو شدن توأم با برخورد به چيزي است.
و در اصطلاح قرآن كريم، مراد يا قيامت و ملاقات با نعمت، عذاب، ثواب و عقاب الهي در آن روز است; و يا ملاقات معنوي و ايمان شهودي (باطني) است.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ اللَّهِ حَتَّيََّ إِذَا جَآءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَـَحَسْرَتَنَا عَلَيَ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَيَ ظُهُورِهِمْ أَلاَسَآءَ مَا يَزِرُون;(انعام،31)، آنها كه لقاي پروردگار را انكار كردند مسلماً زيان ديدند، (و اين انكار ادامه مييابد) تا هنگامي كه ناگهان قيامت فرا ميرسد ميگويند: اي افسوس كه دربارة آن كوتاهي كرديم، و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش ميكشند، چه بدباري بر دوش خواهند داشت.; قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَيََّ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَـَهُكُمْ إِلَـَهٌ وَ َحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِي فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَـَـلِحًا وَ لاَيُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِيَّ أَحَدَا;(كهف،110)، بگو من فقط بشري هستم هم چون شما (امتيازم اين است كه) به من وحي ميشود كه معبود شما تنها يكي است، پس هر كسي اميد لقاي پروردگارش را دارد بايد عمل صالح انجام دهد، و كسي را در عبادت پروردگارش شريك نكند.
گفتني است در 25 آيهاي كه واژة لقأ استعمال شده است، غالباً يا تماماً اشاره به روز قيامت دارد; حتي لقاي پروردگار به معناي مشاهدة باطني ذات پاك او با چشم دل و بصيرت درون نيز اگر چه در اين دنيا براي مؤمنان راستين امكانپذير است; اما از آن جا كه اين مسأله در قيامت به خاطر مشاهدة آثار بيشتر و روشنتر و صريحتر جنبة همگاني و عمومي پيدا ميكند، معمولاً در مورد روز قيامت به كار رفته است.
فنأ در لغت به معناي از بين رفتن است; كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ # وَ يَبْقَيَ وَجْهُ رَبِّـكَ ذُو الْجَلَـَلِ وَ الاْ ?ًِكْرَام;(الرحمن،26ـ27) تمام كساني كه روي آن (زمين) هستند فاني ميشوند. و تنها ذات ذوالجلال و گرامي پروردگارت باقي ميماند. البته، مراد از، از بين رفتن، نابودي مطلق نيست، بلكه دريچهاي به عالم بقأ و دالان و گذرگاهي است كه شرط وصول به سراي جاويدان، عبور از آن است.
در اصطلاح عرفا، فنا، آخرين منزل و مقصد سير و سلوكِ عارفان و رهپويان راه پروردگار است.
كساني كه راه سير و سلوك و تقرب به سوي خداوند را در پيش ميگيرند، مراحلي را منزل به منزل ميپيمايند; ايمان، ثبات، نيت، صدق، انابه، اخلاص، خلوت، تفكر، خوف و حزن، اميد، صبر، شكر، اراده، شوق، محبت، معرفت، يقين، سكون، توكل، رضا، تسليم، توحيد، اتحاد، وحدت منازلي است كه سالك الي اللّه به صورت عمودي طي ميكند; اما اين همه، پايان كار نيست; بلكه قدم آخر را نيز بايد بردارد; كه بالاتر از آن، منزل ديگري نيست، و آن آخرين گام، مقام فنا است. مقام فنا، مقام دارالقرار و مقصد سير و سلوك است. سالك، در اين مقام كه ميرسد نه تنها غير و ما سوي اللّه را نفي ميكند; بلكه اصلاً آنها و حتي خود را نميبيند تا آن را نفي كند، زيرا او در شهود ذات اقدس خداوند است; و در اين حالت نه تنها خود را نميبيند، بلكه توحيد و فناي خود را هم نميبيند، و فقط اللّه و هويت مطلقة الهي را ميبيند. وقتي كلام به مقام فنا برسد، پايان ميپذيرد; چون در آن مقام، مجالي براي كلام نيست و تمام شدني هم نيست.( ر.ك: قاموس قرآن، قريشي، ج 6، ص 202، دارالكتب الاسلاميه، ج 5، ص 205; تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 5، ص 205ـ206، دارالكتب الاسلاميه، ج 12، ص 576ـ577; ج 23، ص 134ـ141; مراحل اخلاق در قرآن، آيت اللّه جوادي آملي، ج 11، ص 223ـ402، مركز نشر (سرأ). )
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.